من می‌خوام قبل از مطرح کردن نتیجۀ این دوره تو زندگیم، مثالی بزنم:
فرض کنیم صاحب ماشینی هستیم که عمیقاً دوسش داریم. این ماشین چندین سال کار که می‌کنه، ولی تو تموم قسمت‌های این ماشین فرورفتگی، لک و جای تصادف هست.
از اونجایی که ما تبحر خاصی در صافکاری و نقاشی نداریم، مستقیماً می‌ریم سراغ یه صافکار و نقاش حرفه‌ای تا ماشین رو دوباره به حالت اولش برگردونه. اگه باز هم این اتفاق افتاد، دوباره به سراغ تعمیرکار می‌ریم، نه اینکه خودمون چکش، رنگ و سمباده رو برداریم تا تعمیرش کنیم.
سؤالم اینه که ما برای خودمون و وجودمون چه کاری کردیم؟ آیا وقتی که احتیاج به صافکار و نقاش داشتیم، از اونا کمک گرفتیم؟ یا رفتیم خودمون ابزار رو دست گرفتیم؟ ممکنه حتی از یه صافکار و نقاش ناوارد که مشکلات جدیدی هم برای ما درست کرد، کمک گرفته باشیم.
ما انسان‌ها مشکلات بسیاری داریم که خودمون اونا رو نمی‌دونیم. من شخصاً مشکلات بسیار زیادی دشاتم که سعی می‌کردم حلشان کنم. من نگران آینده بودم. نگران از دست دادن فیض بودم. نگران گناه، بی‌ارزشی، بی‌اعتمادی و خیلی چیزهای دیگر بودم. همین‌طور از شیطان بسیار می‌ترسیدم.
با خودم نمی‌گم همۀ مشکلاتم برطرف شده، ولی به جرأت می‌گم که راه‌حل‌هایی اساسی برای اونا پیدا کردم. خیلی از این راه‌حل‌ها تو کتاب مقدس وجود داره که تازه بعد از شرکت در این دوره متوجه اونا شدم.
پس از این دوره متوجه شدم با توجه به مثالی که زدم، مشکلاتم را باید به دست شخصی بدهم که استاد تبدیل کردن منه و خودم نمی‌تونم این مشکلات رو حل کنم.
پس از مطالعۀ این دروس متوجه این مسائل شدم:
من اصلاً نمی‌دونستم هویت واقعیه من چیه و کی هستم که بعد از پایان این دوره، هویت واقعی خودم رو شناختم و بابت این موضوع بسیار خوشحالم.
من ماهیت و عملکرد شیطان رو نمی دونستم.
من بخشش رو فقط در کلمۀ بخشیدن می‌شناختم، ولی اینکه چطور می‌تونم یه نفر رو ببخشم رو بلد نبودم.
من تو این دوره متوجه شدم که چقدر برای خداوند با ارزش و مهم هستم و همین موضوع اعتماد به نفس منو تو زندگیم بالا برد.
من احساسات خودم و طرز صحیح رفتار کردن با این احساسات رو شناختم.
من به شناختی دربارۀ دژها و جعبۀ کمک‌های اولیه رسیدم و چقدر این موضوع باعث برکت، شادی و آزادی من بود. البته به دلیل اشتیاق زیاد من به این دوره، دوست دارم دوباره در این دوره شرکت کنم. چون معتقدم که این آزادی احتیاج به آبیاری داره و دوست دارم برای موندن در این آزادی، دوباره این دوره رو بگذرونم.
